
در دنیای امروز، جایی که تکنولوژی داره همهچیز رو متحول میکنه، ابزارهای آموزشی جدید به سرعت در حال رشد و گسترش هستن. از کلاسهای آنلاین گرفته تا هوش مصنوعی، از سامانههای مدیریت یادگیری تا متاورس و واقعیت مجازی. شاید این تصور پیش بیاد که آینده آموزش در ایران، چیزی جز استفاده بیشتر از این ابزارها نیست.
اما حقیقت اینه که آینده آموزش در ایران نه در ابزار، بلکه در انسان بیناشه. چرا که ابزارها، خود بهتنهایی، نمیتونن تحول اساسی در آموزش ایجاد کنن، بلکه این بینش و دیدگاه انسانهاست که میتونه مسیر آموزش رو تغییر بده.
۱. آیا ابزار به تنهایی میتونه تحول ایجاد کنه؟
در ایران، ما ابزارهای مختلفی داریم، از سامانههای آموزش آنلاین گرفته تا پلتفرمهای مختلف و اپلیکیشنها. به عنوان مثال، در دوران کرونا و با شیوع آموزش آنلاین، این ابزارها گسترش پیدا کردن و بهشدت مورد استفاده قرار گرفتن. اما این سوال مطرحه که: آیا فقط استفاده از این ابزارها میتونه کیفیت آموزش رو بالا ببره؟
-
طبق آمار مرکز پژوهشهای مجلس (۱۴۰۲):
۶۰٪ از دانشآموختگان دانشگاهی، هیچ مهارتی برای ورود به بازار کار ندارن. این آمار نه تنها نشاندهنده ضعف در کیفیت آموزش است، بلکه به معنای ناتوانی در پرورش مهارتهای کاربردی و کارآفرینی در بین دانشجویان است. -
گزارشهای بینالمللی (مثلاً بانک جهانی):
بهرهوری نیروی انسانی در ایران با وجود دسترسی بیشتر به آموزش، همچنان پایین باقی مونده. طبق گزارش بانک جهانی ۲۰۱۹، ۸۵٪ از دانشآموختگان آموزش عالی در ایران به دلیل نداشتن مهارتهای عملی، از مشاغل با کیفیت بالا خارج میشن.
اینها نشون میده که ابزار بهتنهایی نمیتونن تحول واقعی ایجاد کنن، بلکه بینش پشت استفاده از این ابزارهاست که اثرگذار خواهد بود.
۲. تجربه کشورهای موفق: ابزار بهعلاوه بینش
کشورهایی که در زمینه آموزش پیشرفتهای چشمگیری داشتن، این نکته رو فهمیدن که ابزارهای آموزشی فقط زمانی تأثیرگذار هستن که با بینش صحیح و رویکرد انسانی ترکیب بشن. در این بخش، میخواهیم نگاهی دقیقتر به کشورهای پیشرو در زمینه آموزش بندازیم و مستندات جهانی رو اضافه کنیم.
فنلاند: آموزش مبتنی بر انسان و تفکر نقاد
فنلاند یکی از بهترین سیستمهای آموزشی دنیا رو داره و این موفقیت به دلیل توجه ویژه به تربیت معلمان با بینش عمیق و تفکر انتقادی است.
در فنلاند، فناوری ابزار تکمیلی هست، نه محور اصلی. گزارش OECD (۲۰۱۸) درباره سیستم آموزشی فنلاند به این نتیجه رسید که فنلاند بر توانمندی معلمان در آموزش تفکر نقاد تأکید داره، به جای اینکه فقط بر تکنولوژی یا روشهای سنتی آموزش تمرکز کنه.
-
مطالعه OECD:
در گزارش OECD (۲۰۱۹)، اشاره شده که فنلاند در صدر کشورهایی قرار داره که بیشترین تأثیر رو در پرورش تفکر انتقادی و مهارتهای تحلیلی در میان دانشآموزان داره. این کشور توانسته با تمرکز بر «آموزش معلمان»، نه فقط «آموزش دانشآموزان»، به یکی از بهترین سیستمهای آموزشی در جهان تبدیل بشه. -
ارتباط با ایران:
ایران میتونه از تجربه فنلاند برای ایجاد برنامههای آموزشی برای معلمان استفاده کنه که نه تنها بر روی ابزارهای دیجیتال بلکه بر روی مهارتهای تدریس و ارتقاء توانمندیهای فکری متمرکز بشه.
سنگاپور: ترکیب آموزش و فناوری با تمرکز بر معلمان
سنگاپور با استفاده از فناوری در کنار آموزش معلمان و تربیت رهبران آموزشی توانسته کیفیت آموزشی خود را بهطور چشمگیری بهبود بده. در سنگاپور، قبل از هر چیز، معلمان تربیت میشوند و سپس از فناوری بهعنوان ابزاری برای تکمیل فرآیندهای آموزشی استفاده میشود.
-
گزارش World Economic Forum (۲۰۱۹):
طبق گزارشی از World Economic Forum (۲۰۱۹)، سنگاپور یکی از کشورهایی هست که بیشترین سرمایهگذاری رو در حوزه آموزش معلمان و تربیت رهبران آموزشی انجام داده و این امر موجب ارتقاء سطح مهارتهای تحلیلی و خلاقانه دانشآموزان شده است. همچنین، در این گزارش آمده که سنگاپور توانسته با این رویکرد، کیفیت آموزش خود را در سطح جهانی بالا ببرد. -
ارتباط با ایران:
ایران میتونه از مدل سنگاپور برای تربیت معلمان و مدیران آموزشی استفاده کنه تا آموزش بهطور همزمان به کیفیت معلمان و ابزارهای آموزشی دیجیتال متمرکز بشه.
کره جنوبی: استفاده از فناوری در کنار آموزش تحلیلی
کره جنوبی به عنوان یکی از پیشرفتهترین کشورهای دنیا در زمینه آموزش دیجیتال، نشان داده که میتوان فناوری را با رویکرد آموزشی انسانی ترکیب کرد تا به نتایج بهتری رسید. این کشور پیشروترین استفادهکننده از فناوری در آموزش است، اما همچنان تأکید بر تحلیل و تفکر مستقل در کنار آموزش دیجیتال قرار داره.
-
گزارش UNESCO (۲۰۱۷):
طبق گزارش UNESCO (۲۰۱۷)، کره جنوبی توانسته با استفاده از فناوری در کنار رویکردهای آموزشی سنتی، به یکی از پیشرفتهترین سیستمهای آموزشی در جهان تبدیل بشه. این کشور در پرورش مهارتهای تفکر انتقادی در میان دانشآموزان خود گامهای بزرگ برداشته است. -
ارتباط با ایران:
ایران میتواند با استفاده از فناوریهای دیجیتال و افزایش مهارتهای تحلیلی، همانند کره جنوبی، به تحول در سیستم آموزشی کمک کند. علاوه بر این، توجه به نظام آموزشی شفاف و تحلیلگر میتواند به توسعه منابع انسانی و ارتقاء کیفیت آموزش در ایران کمک کند.
۳. چرا باید بر انسان بینا تمرکز کنیم؟
در دنیای امروز، که اطلاعات بهسرعت در دسترس همه قرار داره، چیزی که اهمیت پیدا میکنه، نه صرفاً «دانستن»، بلکه درک و تحلیل آن اطلاعاته. به همین دلیل، ما به انسانهایی نیاز داریم که:
سیاستگذار بینا:
سیاستگذاران آموزشی باید علاوه بر آگاهی از وضعیت موجود، درک عمیقی از آینده آموزش داشته باشن. آنها باید بدونن که فناوریهای آموزشی فقط ابزارهایی هستند که بهوسیله آنها میتوانند به اهداف بلندمدت آموزشی دست یابند. در غیر این صورت، سیاستها و تصمیمات فقط به گسترش ابزارها محدود میشن.
کارآفرین آموزشی بینا:
کارآفرینان آموزشی باید بهجای فقط ساخت اپلیکیشنها و پلتفرمهای جدید، نیازهای واقعی آموزشی را شناسایی کرده و راهحلهای مبتنی بر بینش ایجاد کنن. آنها باید توجه بیشتری به مسائل بومی و نیازهای خاص جامعه خود داشته باشن.
دانشجوی بینا:
دانشجویی که فقط در جستجوی نمره نباشه، بلکه هدفش فهمیدن عمق مطالب و یادگیری واقعی باشه. او باید بتونه از دادهها و اطلاعات بهدستآمده برای حل مشکلات استفاده کنه، نه اینکه تنها به یادگیری سرسری بسنده کنه.
۴. آینده آموزش ایران: نیاز به انسانهای بینا
برای اینکه آموزش در ایران به سمت بهبود و تحول حرکت کنه، باید انسانهایی تربیت کنیم که نه تنها ابزارهای آموزشی رو بشناسن، بلکه از بینش عمیق و درک صحیح از شرایط استفاده کنن. این “انسانهای بینا” افرادی هستن که میتونن مسیر درست رو انتخاب کنن، تصمیمات مؤثر بگیرن و از فناوری به درستی بهرهبرداری کنن.
۱. سیاستگذار بینا
سیاستگذارانی که برای اصلاح سیستم آموزشی کشور برنامهریزی میکنن، باید نگاهی عمیق و تحلیلی به وضعیت موجود داشته باشن و فراتر از سطح تغییرات مقطعی به فکر تغییرات بنیادی باشن. این افراد باید:
-
تحلیل درست از نیازهای جامعه داشته باشن: سیاستگذاران باید بهجای تمرکز صرف بر روی تغییرات زودگذر، مشکلات اساسی مثل دسترسی به آموزش باکیفیت، مشکلات زیرساختی در مدارس، نابرابریهای آموزشی و کمبود منابع انسانی آموزشدهنده رو شناسایی کنن.
-
تمرکز بر کیفیت، نه کمیت: سیاستها نباید فقط به افزایش تعداد دانشگاهها، مدارس یا تعداد دانشجویان اختصاص پیدا کنه. در عوض، باید توجه بیشتری به افزایش کیفیت آموزش، بهبود برنامههای درسی و پرورش مهارتهای عملی در دانشآموزان و دانشجویان داشته باشه.
-
انتخاب و اجرای فناوریهای مناسب: سیاستگذار بینا کسیه که از ابزارهای دیجیتال و فناوری بهعنوان مکملی برای بهبود سیستم آموزشی استفاده میکنه، نه اینکه فقط بر فناوریهای جدید تمرکز کنه بدون اینکه اثرات بلندمدت اون رو بررسی کنه.
مثال جهانی:
کشورهای موفقی مثل فنلاند و سنگاپور نشان دادن که برای اصلاح سیستم آموزشی، نیاز به سیاستگذاران آگاه هست که علاوه بر توجه به ابزارهای آموزشی، چالشهای فرهنگی و اجتماعی موجود در جامعه رو درک کنن. فنلاند، بهعنوان مثال، تمرکز زیادی بر آموزش معلمان و بهبود شرایط کار معلمان داره، نه فقط تغییرات فناورانه.
۲. کارآفرین آموزشی بینا
کارآفرینان آموزشی بهجای اینکه فقط به فکر ساختن ابزارها یا اپلیکیشنهای جدید باشن، باید متمرکز بر نیازهای واقعی و بومی جامعه باشن. این افراد باید بتونن چالشهای آموزشی رو شناسایی کرده و راهحلهای مؤثر و ابتکاری برای حل مشکلات طراحی کنن.
-
حل مشکلات واقعی: کارآفرینان باید با دقت به مشکلات اصلی سیستم آموزشی کشور توجه کنن. این مشکلات میتونن شامل نقصهای آموزش مهارتی، ارتباط ناکافی دانشگاهها با بازار کار، یا بیکیفیتی آموزش در مناطق محروم باشه. کارآفرین واقعی نباید فقط به دنبال ساخت یک پلتفرم آنلاین باشه، بلکه باید راهحلهایی رو برای رفع این مشکلات پیدا کنه.
-
توسعه مهارتهای کاربردی: کارآفرینان آموزشی باید بر روی پرورش مهارتهای عملی و کارآفرینی تمرکز کنن تا جوانان و دانشجویان علاوه بر مدرک دانشگاهی، مهارتهایی داشته باشن که بتونن در بازار کار استفاده کنن.
-
ایجاد همکاریهای مؤثر: کارآفرینان باید بین دانشگاهها، صنایع و دولت پل بزنن تا همکاریهای بیشتری برای حل مشکلات آموزش ایجاد بشه.
مثال جهانی:
در آمریکا، بسیاری از استارتاپها و کارآفرینان آموزشی مثل Khan Academy و Coursera با استفاده از فناوری، بهدنبال کاهش فاصله آموزشی در سراسر جهان بودن، اما مهمتر از همه اینه که این پلتفرمها درک درستی از نیازهای آموزشی جامعه داشتن و به همین دلیل موفق شدن.
۳. دانشجوی بینا
دانشجویان هم باید درکی عمیق از اهمیت یادگیری و چگونگی بهکارگیری دانستهها در دنیای واقعی پیدا کنن. دانشجوی بینا به جای اینکه صرفاً به فکر گرفتن نمره یا مدرک باشه، باید هدفش یادگیری واقعی و کاربردی باشه.
-
یادگیری به جای حفظ کردن: دانشجو باید از یادگیری سطحی دست برداره و بهجای حفظ مطالب برای امتحان، تفکر انتقادی و حل مسئله رو تمرین کنه. در این صورت، بهجای اینکه فقط اطلاعات زیادی به دست بیاره، بتونه راهحلهایی برای چالشهای واقعی جامعه پیدا کنه.
-
استفاده از فناوری برای توسعه فردی: دانشجوی بینا باید بتونه از ابزارهای دیجیتال بهطور مؤثر استفاده کنه، اما نه بهعنوان ابزارهایی برای تسکین مشکلات یادگیری بلکه بهعنوان ابزاری برای تعمیق و تقویت مهارتهای تحلیلی و فردی.
-
توسعه مهارتهای بینفردی: دانشجویان باید تواناییهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی خودشون رو تقویت کنن، چرا که در دنیای کار امروز، این مهارتها از هر چیزی مهمتر هستند.
مثال جهانی:
در دانشگاههای پیشرفته مانند MIT، دانشجویان به جای اینکه تنها روی امتحانات و نمرات تمرکز کنن، به حل مسائل واقعی دنیای امروز و پروژههای گروهی با چالشهای عملی پرداخته و با توسعه مهارتهای تحلیلی و همکاری، یادگیری کاربردی رو تجربه میکنن.
نتیجهگیری:
برای اینکه آموزش در ایران به سمت تحول واقعی حرکت کنه، ما به انسانهایی نیاز داریم که از دیدگاهی وسیعتر و آگاهانهتر از آموزش استفاده کنن. سیاستگذاران، کارآفرینان و دانشجویان باید از بینش و درک عمیقتری برخوردار باشن تا بتونن از ابزارهای آموزشی بهدرستی استفاده کرده و مسیر درست تغییرات رو مشخص کنن.
این انسانهای بینا کسانی هستن که میتونن نسلهای آینده رو تربیت کنن و راهحلهای عملی برای چالشهای آموزشی ایجاد کنن.
نویسنده: محمد کاظمی دکترای اقتصاد آموزش